جایی در میانه بولوار شاهنامه ایستادهایم و در جستوجوی یک کــــارگاه برق صنعتی هستیم. چیزی که اینجا زیاد است واحد برق صنعتی است، کارگاههایی که در این تابستان گرم حسابی سرشان شلوغ است و در اصطلاح فصل چغندرکشی آنهاست. ما به دیدار مجید قاسمی آمدهایم، استاد برقکاری که ابتدای دهه60 متولد شده و چهلسالگی در انتظارش است.
مجیدآقا 25سال پیش یادگیری حرفه برق صنعتی را از کارآموزی در کارگاه پدرش آغاز کرده و حالا میکوشد همه تجربیاتش را در اختیار جوانانی قرار دهد که هنرآموز رشته برق صنعتی هستند. برای همین کارگاهش پر است از جوانانی که به عنوان کارورز مشغول کارند، از حسین مالکی و احمدرضا داوطلب که دانشآموز هنرستان ثامنالائمه هستند(ع) تا مجتبی، پسر خودش. همه آمدهاند تا چموخم حرفه برق را از اوستا مجید بیاموزند.
انبردست، پیچگوشتی، نوار برق، کابل، داکت و تستر ولتاژ روی میزکار چیده شده است، مجیدآقا درحال سیمپیچی و تعمیر یک موتور کولر است و مراحل کار را جزء به جزء و با وسواس زیادی برای حسین، مجتبی و احمدرضا شرح میدهد. جالب است که هرچه در چنته دارد برای شاگردانش رو میکند و از بیان چم و خم کار ابایی ندارد.
او میگوید: «در هر حرفهای، فوتوفن کوزهگری وجود دارد که حاصل یک عمر شاگردیکردن است. من سعی میکنم هرچه در این 25سال آموختهام را بیکم و کسر در اختیار شاگردانم بگذارم. حتی بیشتر از آن تلاش میکنم برخورد مناسب با مشتری، بازاریابی، انصاف و اعتماد به نفس، صداقت و روراستی، خوشقولی و تمرکز در کار را هم به این بچهها بیاموزم.»
به او میگوییم با این اوضاع و احوال برای خودتان کلی رقیب کاری میتراشید، اوستا مجید میخندد و میگوید: «روزیرسان خداست، من 15سال است که کارآموز میپذیرم، شاید تعدادشان از 100نفر هم بیشتر باشد، همین کارگاه سیمپیچی همسایه، سال 90 کارآموز من بود، حالا برای خودش پنج شاگرد زبده و کاربلد دارد. ما موظف هستیم برای آیندگان، نسل باسواد و تحصیلکرده و باانصاف پرورش دهیم، حالا هرکسی در حیطه کاری خودش.»
مجیدآقا میگوید: «سرویس و سیمپیچ موتور کولر، تعمیر و نصب هواکشهای سالن مرغداری، مونتاژ کردن کابلهای برق و نصب فیوز کنداکتور، سرویس پمپ آب و سیمپیچی و نصب تابلوهای برق از جمله کارهایی است که بچهها در این مدت کوتاه انجام داده و یاد گرفتهاند.»
کارآموزان کارگاه برق صنعتی اوستا مجید در بولوار شاهنامه، هرهفته دستمزدی را دریافت میکنند که به پیشرفت در کار، نظافت، وقتشناسی، احترام به مشتری و بسیاری دیگر از آیتمها بستگی دارد: «از قدیم گفتند بیمایه فطیره! درست است که این بچهها اینجا کارآموزی میکنند اما حقوق هفتگی، آنها را برای یادگیری بیشتر تشویق میکند. در این کارگاه بین بچهها جدای از رفاقت، رقابت هم وجود دارد، رقابت در یادگرفتن، تمیزی لباس کار، سر وقت آمدن و رفتن، سروقت کار مردم را راهانداختن و... »
آموزش باید توأم با احترام، تواضع و فروتنی، اعتماد به کارآموزان، اخلاق پسندیده و فنبیان آرام باشد
علاوهبر حسین و احمدرضا که نزد اوستا مجید کارآموزی میکنند، پسر مجیدآقا(مجتبی) هم حضور دارد و همه سهماه تعطیلی را نزد پدرش کار میکند، درست مانند بیستسال پیش که مجیدآقا در کارگاه پدرش در شهرسنگ شاگردی میکرده است: «از نوجوانی بعد از پایان امتحانات خردادماه، در کارگاه برقکشی و سیمکشی پدر در شهرسنگ مشغول بهکار میشدیم.
بزرگتر که شدم، خودم با اتوبوس میرفتم و مسیر زیادی را هم پیاده طی میکردم که گاهی در بیابانهای اطراف کارگاه سگ به من حمله میکرد. در اوج گرمای تابستان هلاک میشدم، ولی پدر عقیده داشت نباید من را راحتطلب بار بیاورد.»
از او میپرسم آیا شما هم همچون پدرتان به بچهها سخت میگیرید؟ در جواب میگوید: « نسل جدید مانند ما خیلی فرمانبردار نیستند، قطعا درباره یادگیری و آموزش بچهها احساس مسئولیت میکنم اما این آموزش باید توأم با احترام، تواضع و فروتنی، اعتماد به کارآموزان، اخلاق پسندیده و فنبیان آرام باشد وگرنه بچههای این دور و زمانه با کوچکترین تشر و تندی از کار دلزده میشوند.»
مجید قاسمی تحصیل و تجربه کاری را مکمل یکدیگر میداند و میگوید: «پیش از ورودم به هنرستان فنی و حرفهای در کارگاه پدر تجربه اندوختم. نشستن در کلاس درس هنرستان هم باعث شد علم به کمک تجربهام بیاید و من را در مسیر کارم یاری کند. من جزو هنرآموزانی بودم که هرچه از کلاسهای درس هنرستان میآموختم به محل کار میآوردم یا مشکلهای کار را به کلاس درس میبردم تا حل کنم، به همین علت از دانشآموزان دیگر باتجربهتر بودم. اهمیت کارآموزی دقیقا اینجا مشخص میشود چراکه کسب مهارت همزمان با تحصیل میتواند فرد را در رساندن به هدف شغلی آینده یاری دهد.»
حسین مالکی 17سال دارد و یکی از کارآموزان کارگاه برق صنعتی محسوب میشود. او دانشآموز سال دهم هنرستان فنی و حرفهای ثامنالائمه(ع) و عاشق رشته برق صنعتی است. حسین از پنج سال پیش به واسطه رفاقت پدرش با مجیدآقا، در این کارگاه کار میکند و درحال حاضر دراین رشته پیشرفت زیادی کرده است.
او میگوید: «درآمد و بازار کار رشته برق صنعتی در انتخاب من خیلی تأثیرگذار بود. این رشته از معدود رشتههای فنی و حرفهای است که بازار کارش هنوز اشباع نشده است و از جمله بهترین مشاغل فنی و تخصصی و آیندهدار محسوب میشود.»حسین علاوه بر ساعت کارآموزی که از ساعت 8 الی 14 است، عصرها هم در کارگاه حاضر میشود و کار میکند. او دوست دارد این رشته را تا مقطع کارشناسیارشد ادامه دهد و برای خودش کارگاهی داشته باشد.
احمدرضا داوطلب دیگر کارآموز کارگاه برق صنعتی است. 16سال دارد و دانشآموز هنرستان فنی و حرفهای ثامنالائمه(ع) است.
از احمدرضا درباره اخلاق و خلق و خوی مجید آقا پرسیدیم که میگوید: «اولا که مجید آقا واقعا استاد برق کاری است و همه دراین محله قبولش دارند، او عاشق تدریس به بچههاست و واقعا بین ما و فرزندش هیچ تفاوتی قائل نمیشود، یعنی با من به اندازه مجتبی، آرام و متین و باادب سخن میگوید. از طرفی مجیدآقا تازه چهلسالش شده و هنوز جوان و باحوصله است.»
احمدرضا به ما میگوید: «از رشته برق که بگذریم عاشق فوتبال هستم و الان در باشگاه شهاب خراسان در لیگ دسته اول استان بازی میکنم. راستش برای من فوتبال، هم بر درس و هم بر کار اولویت دارد و اول دنبال این هستم که فوتبالیست باشم.»